دوستی، تعریف می کرد؛ می گفت: «یه سگی داشتم از اون سگای اصیل، از نوع ژرمن شیپرد؛ می دونستم و مطمئن بودم اگه یه روزی، لازم بشه، حتی جونشو هم به خاطر من می ده. دوتا گربه از نوع پرشین کت هم داشتم که توی اتاقکی در باغ، ازشون نگهداری می کردم. هر روز، در یکی از وعده های غذایی، یه مرغ روز صنعتی رو قطعه قطعه می کردم؛ اول، به سگه می‌دادم؛ بعد می رفتم سروقت گربه ها. اون روز، نمی دونم چرا و چه طور شد که اول، غذای گربه هارو دادم.


Comparative Education

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Eva دلنوشته های من آسمانی Information96 Michelle محمد سینا خوشکار طراحي و چاپ کارت ويزيت تراست طعم گس خرمالو نرم افزار CRM